تاکتیک‌های برنامه رسانه شامل این است که برنامه چطور عمل می‌کند و چگونه به نظر بخش می‌رسد.

آن‌چه در ادامه می‌آید، نوعی نقطه‌ی شروع برای توصیف برنامه رسانه به حساب می‌آید. معمولا این نقاط شروع عبارت‌اند از جدول‌ها یا نمودارهای حاوی اعداد که با کمی توضیح همراه هستند و هر یک از آن‌ها نیز باید در صفحه‌ای جداگانه بیاید.

۱- رسانه ها

این جدول فهرستی ساده از رسانه هاست که توسط برنامه پیشنهاد و بر اساس نوع رسانه دسته‌بندی شده است.

۲- چکیده اطلاعات مشتری بالقوه، تناوب تبلیغات و GRP

این اعداد باید برای هرفصل سال یا برای هرسال، به صورت جداگانه نمایش داده‌شوند و تکمیل می‌شود.

۳- خلاصه هزینه

برنامه باید به صورت فصلی و سالانه نمایش داده شود. برخی شرکت‌ها مایلند که بخش مشخصی از بودجه را از فصلی به فصل دیگر یا از نیم‌سالی به نیم‌سالی دیگر منتقل کنند.

۴- نمودار روند جریان

این نمودار ابزاری است برای ارائه‌ی بصری هر‌آن‌چه در برنامه یک ساله‌ی رسانه آمده‌است. همچنین راه بهتری است برای معرفی کلی تلاش‌های رسانه ای به مدیریت و به کسانی که آشنایی کمتری با جزئیاتی مانند فرانشیزهای میداس یا تاکو بل دارند.

برای هر یک از بازارهایی که رسانه ای جداگانه دارند، باید یک نمودار روند جریان تکمیل شود. اگر دو دسته بازار داریم که تبلیغات بیشتری دریافت می‌کنند، در نهایت سه نمودار خواهیم داشت؛ یکی مربوط به طرح سراسری، یکی برای بازارهای «A» (که بیشترین میزان تبلیغات را دریافت می‌کنند) و یکی برای بازار «B» (که تبلیغات بیشتری دریافت می‌کند، اما نسبت به بازارهای «A» در سطحی پایین‌تر قراردارد).

نمودار روند جریان باید شامل عناصر زیر باشد

رسانه

نشان می‌دهد که چه رسانه ای و در چه سطحی استفاده خواهد شد و از چه زمانی تبلیغات توسط آن رسانه پخش خواهد شد. مطمئن شوید که تمامی رسانه های ویژه را ذکر کرده‌اید یا مواردی مانند ساعات مورد نظر شبانه روز و سطح GRP تلویزیون، سطح GRP دیگر رسانه ها، تبلیغات فضای باز، تعداد تبلیغات رادیویی در هفته و حجم تبلیغات مجله‌ها و روزنامه‌ها. (مگر این که فهرست بیش از حد طولانی شود که در این صورت باید این اطلاعات در نموداری جداگانه ارائه شوند. به تاکتیک۱ مراجعه کنید.)

در صورت امکان از رنگ یا الگویی متفاوت برای نشان دادن عناصر متمایز برنامه استفاده کنید.

الگوی فصلی

در بالای هر نمودار باید شاخص الگوی فصلی را بیاورید تا شاخص فروش هر ماه از سال مشخص شود. این‌کار به خواننده امکان می‌دهد که به سرعت رابطه‌ی میان تبلیغات و ماه‌های کلیدی سال را پیدا کند.

بودجه

بودجه‌ اختصاصی هر رسانه را باید در گوشه‌ی سمت راست هر نمودار نشان داد. با این‌کار خواننده می‌تواند هزینه‌های عناصر مختلف برند را به سادگی با یکدیگر مقایسه کند.

مشتری بالقوه و تناوب تبلیغات

این اعداد باید براساس مخاطب هدف محاسبه و در انتهای نمودار روند جریان گنجانده شوند. با این‌کار خواننده بدون نیاز به بررسی اعداد همه‌ی نمودارها، بلافاصله متوجه می‌شود که برنامه تا چه حد در هدف‌گیری مخاطب موفق بوده است.

در نهایت نمودار باید نام برند را با خود داشته باشد، از طراحی ویژه‌ای مختص همان سال برخوردار باشد و تاریخ کامل شدن آن هم مشخص باشد. در پایین صفحه نیز مخفف نام طراح نمودار قید شود.

۵- مقایسه ی فروش با تبلیغات

نسبت تبلیغات به فروش را به دو روش می‌توان نشان داد:

* در سال‌های گذشته

* در برنامه سال جاری و در مقایسه با فروش هر DMA

سوابق

این نمودار برای دفاع از بودجه استفاده می‌شود و نشان می‌دهد چگونه بودجه‌ی تبلیغات، فروش برند و نرخ حاصل از این دو در طول زمان تغییر می‌کند.

IPB – AMD

این نمودار ابزاری است برای توجیه تخصیص بودجه جغرافیایی رسانه و باید میزان بودجه را با توجه به شاخص پتانسیل برند نشان دهد.

ستون نسبت‌ها در واقع مقایسه‌ای ریاضی است میان شاخص تخصیص رسانه و شاخص پتانسیل برند. این قیاس را هم می‌توان با تفریق انجام داد و هم تقسیم. در این قسمت هدف این است که خواننده با دیدن بازارهای سازگار با هم و موارد ناسازگار، دسترسی

سریعی به اطلاعات پیدا کند. جدول باید برای هر ۲۱۰ مورد DMA پر شود.

۶- رسانه های رقابتی و مروری بر فروش (سهم بازار)

این بخش در واقع توجیهی است هم برای رسانه و هم برای کل برنامه. حتما یادتان می‌آید که بعضی از این اطلاعات در بخش تحلیل وضعیت جمع‌آوری شدند.

سابقه فروش در صنعت

این نمودار با بررسی تاریخچه‌ی فروش و به قصد پشتیبانی از نقشه‌های آینده، از اهداف بازاریابی دفاع می‌کند. باید برندهایی که رشد فروش صنعت از آن‌ها تغذیه می‌کند، مشخص شوند.

این نمودار باعث می‌شود خواننده به راحتی ببیند که کدام برندها رشد داشته‌اند و کدام‌ها افول و این که نیروی حیاتی صنعت از کدام برندها تأمین می‌شود.

نسبت رقابتی تبلیغات به فروش (CASE RATE)

این نسبت بودجه تخصیصی تبلیغات هر واحد فروش رفته به کل بودجه تبلیغات است. در صورتی که به ارقام هزینه‌های رسانه های رقبا دسترسی پیدا کردید نمودار هزینه‌های رسانه رقبا را می‌توانید با نمودار فروش ترکیب کنید تا نمودار case rate صنعت به دست بیاید، تا بتوان دید که نرخ هزینه‌های برند در کل صنعت چگونه است. 

CASE RATE

نوعی روش بودجه‌بندی و مشابه روش درصد فروش است. روش ساده‌ی درصد فروش می‌تواند در برندها و صنعت‌هایی که از روش case rate استفاده نمی‌کنند، به کار گرفته شود. برای نمونه، برندی مانند دایل سوپ ممکن است ۵۰/۱ دلار برای بازاریابی هر واحد (case) صرف کند که معمولا این رقم میان تبلیغات و ترویج سنتی فروش (یا زیر خط) تقسیم می‌شود. شاید برندی مانند شورولت برای بازاریابی هر یک از خودروهای خود ۳۰۰ دلار خرج کند. هیل شایر فارمز احتمالا ۴٪ از فروش خود را صرف تبلیغات می‌کند. این روش‌ها تفاوت‌های اندکی دارند، اما برند را به سمت مقصد مشترکی پیش می‌برند.

۷- گروه هدف / تحلیل مصرف کننده

مخاطب هدف در بخش «مردم» استراتژی بازاریابی انتخاب و معرفی شد. در این جا از آن انتخاب پشتیبانی می‌شود. همین گروه مخاطب است که در اهداف رسانه به آن اشاره می‌شود. حداقل ویژگی‌هایی که باید برای توجیه کفایت گروه هدف ذکر شود، عوامل استاندارد جمعیتی مانند سن، جنسیت، درآمد، تحصیلات و وضعیت شغلی می‌باشد.

توجه داشته باشید که در بخشی از نمودار که به سن اشاره می‌کند، بازه‌های سنی آن‌قدر خرد شده‌اند تا در نهایت، گروه هدف با بازه‌ی سنی ۳۵ تا ۶۴ سال معرفی شده‌است. به سادگی می‌توان فهمید که این محصول در زیر ۳۵ سال و بالای ۶۴ سال مصرف چندانی ندارد. خواننده با دیدن این نمودار به راحتی متوجه این اختلاف می‌شود. علاوه‌ بر این، با توجه به بازه‌ی سنی هدف، ویوا می‌تواند جایگاه سازی خوبی برای جذب پرمصرف‌ها انجام دهد.

در این مورد نیازی نیست بخش درآمد نمودار از ۴۰ هزار دلار فراتر برود، زیرا تابع خط مستقیم است. فقط کافی است گفته شود ویوا درآمد بالاتری دارد.چنین اطلاعاتی باید درباره‌ی تحصیلات و وضعیت شغلی نیز ارائه شود. سایت سیمنز برای صنعت حوله‌ی کاغذی تفکیک جنسیتی ندارد، پس در این‌جا نیز چنین تفکیک نخواهیم داشت.

حواستان باشد که اطلاعات شهرستان‌ها را هم بررسی کنید، زیرا می‌توانید بفهمید که مخاطب هدف در شهرها استقرار بیشتری دارد یا در روستاها. این موضوع روی تخصیص جغرافیایی رسانه تأثیر می‌گذارد.

احتمالا لازم است ویژگی‌های روان شناختی نیز در این قسمت گنجانده شود. معمولا غیرممکن است که بتوان با انجام دادن تحقیقات واقعی تعیین کرد که کدام گروه‌های روان شناختی به برند علاقه‌مند هستند و اغلب به سختی می‌توان هماهنگی آن‌ها را با مصرف رسانه‌ها سنجید؛ مگر این که ارتباط میان آن‌ها کاملا رفتاری باشد. برای نمونه، می‌توان به ارتباط میان کسانی که راسو نگهداری می‌کنند و مجله‌ی راسوی مدرن اشاره کرد، یا کسانی که در زمینه‌ی تبلیغات فعالیت دارند و مجله‌هایی مانند ادویک و عصر تبلیغات.

پس از مطالعه‌ی ویژگی‌های گروه‌ها و بررسی اطلاعات دیگری که از مصرف‌کنندگان برند در دست دارید، احتمالا یک سری نتیجه‌گیری هایی انجام خواهید داد.

۸- جزئیات برنامه رسانه

لازم است شبکه‌ای از تصمیم‌گیری‌‌ها درباره‌ی رسانه اصلی برند راه‌اندازی شود. می‌توان با استفاده از شبکه تصمیم‌گیری دیگری تعیین‌کرد که کدام ابزارها بهتر است به برنامه رسانه اضافه شود. دیگر عواملی که می‌توان مد نظر قرار داد احتمالا مواردی هستند مانند محتوامی مطبوعاتی، ساعات مطالعه در روز یا تعداد فرزندان خانوار،‌ فهرست چنین اطلاعاتی انتها ندارد.

سایر نمودارها

ممکن است نمودارهای دیگری نیز برای توصیف کامل برنامه رسانه مورد نیاز باشند. برای نمونه، در بخش دوم توجیهات می‌شود از نموداری استفاده کرد که برنامه «A» و برنامه «B» را بر اساس GRP فصلی با یکدیگر مقایسه کند. چنین نموداری باید در بند تاکتیک‌ها ایجاد و گنجانده شود. بخش جذاب پروژه این‌جاست؛ یافتن راه‌های جدیدی برای ارائه‌ی اطلاعات و توجیه برنامه. بسیاری از افراد زمان خود را صرفا به تکمیل پروژه اختصاص می‌دهند و میل ندارند کمی خوش بگذرانند. ملال آور است. کارهای زیادی انجام داده‌اید، حالا کمی وقت صرف کنید و با ایده های خود بازی کنید. نه تنها بیشتر یاد می‌گیرید، بلکه در نهایت به برنامه بهتری خواهیدرسید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *